همهی ما خلق و خو و شخصیت مختص خودمان را داریم، چه خوب و چه بد. آنچه مهم است این است که مجموعهی این خلق و خوها را بپذیریم و بدانیم همینها هستند که ما را از دیگران متمایز میکنند.
حالا چطور این کار را انجام دهیم؟
اول مهم این است که خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید.
اگر میخواهید متفاوت لباس بپوشید، متفاوت زندگی کنید، متفاوت رفتار کنید، اول باید مسئولیت آنچه میخواهید باشید را بپذیرید. باید آن شخصیتی که از خودتان به نمایش میگذارید را در ابتدا مال خود کرده باشید. این کار با پذیرفتن بیکم و کاست آنچه هستید شروع میشود.
وقتی خودتان را پذیرفتید، نوبت تلاشی آگاهانه برای حذف ندای ملامتهای درونی است.
این موضوعیست که همه با آن درگیریم. شما تنها کسی نیستید که خودتان را دست کم میگیرید و در موقعیتهای مختلف به جان خودتان میافتید.
تا به حال چند بار اتفاق افتاده که کسی از شما تعریف کند و شما حرفهایش را به خودتان نگیرید؟ تواضع و فروتنی به جای خود محفوظ، اما باید یاد بگیرید قدر تلاشها و دستاوردهایتان را بدانید، به ویژه وقتی این تلاشها به چشم دیگران هم میآید.
وقتی کسی از شما تعریف میکند خوب فکر کنید. ببینید چه کارهایی کردهاید که این دستاورد شایستهی تقدیر را به دست آوردهاید و جایی در ذهنتان این لحظه و حس خوب را ثبت و ضبط کنید. این کار باعث میشود وقتی مشغول کارهای بعدی شدید اعتماد به نفس بالاتری داشته باشید.
یادتان باشد اینکه دیگران در مورد سبک زندگیتان چه فکری میکنند چندان مهم نیست.
یکی دیگر از کارهایی که باعث میشود خودتان را بپذیرید و به آنچه واقعا هستید بیشتر تکیه کنید این است که یاد بگیرید به قضاوتهای دیگران اهمیتی ندهید. خیلی وقتها ما اسیر نگاه دیگران به زندگیمان میشویم و در نتیجهی ترس از قضاوتهای دیگران خودمان را سانسور میکنیم و حتی ممکن است از ترس مسخره شدن و مورد انتقاد واقع شدن گوشههایی از شخصیتمان و آنچه هستیم را پنهان کنیم. این به همان موضوع شخصیت را مال خود کردن برمیگردد.
چه اهمیتی دارد دیگران چه فکری میکنند؟ آیا آنها به جای شما هستند؟ دارند به جای شما زندگی میکنند؟ میدانند در زندگی شما واقعا چه میگذرد؟ نه!
آنها بهتر است به فکر خوب و بد شخصیت و زندگی خودشان باشند. شما هم همین کار را بکنید.
اهداف و آرزوهایتان را جدی بگیرید.
حالا که به جایی رسیدهاید که میدانید که هستید و چه میخواهید، اهدافتان را تعریف کنید و با جدیت به دنبال تحققشان باشید.
اگر میخواهید نویسنده شوید، شروع به نوشتن کنید. به دنبال افراد و گروههایی باشید که با شما دغدغهی مشترک دارند و میتوانند به بهتر شدن کارتان کمک کنند.
اگر میخواهید درسهایتان را بهتر و جدیتر بخوانید و دانشآموز/دانشجوی بهتری باشید، به آینده و اهداف شغلیتان فکر کنید و با جدیت در مسیر پیشرفت و موفقیت گام بردارید.
مهمترین چیزی که از این مطلب باید به خاطر بسپارید این است که برای پذیرش آنچه هستید و راحتتر و بهتر زندگی کردن اولین گام این است که منفعل نباشید. اختیار زندگیتان را به دست بگیرید و همانطور که هستید از زندگیتان لذت ببرید!
داشتن یک زندگی خوب و عالی با پذیرفتن خویش آغاز میشود. خوبیها، بدیها و زشتیها — هر چه که هست شما را میسازد. شما منحصربفردید!