با خودتان فکر میکنید قبلا خیلی حواسجمعتر بودهاید. انگار ذهنتان همه چیز را ثبت و ضبط میکرده است. اما حالا یک صفحه کتاب را گاهی باید چند بار بخوانید از بس حواستان پرت میشود. دست به هر کاری که میزنید میانهی راه سرتان انگار پر از شلوغی و صدا میشود.
چرا نمیتوانیم تمرکز کنیم؟ این روزها انگشت ملامت معمولا به سوی فناوری نشانه میرود. تمامی تقصیرها به گردن تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی میافتد. اما باید به خاطر داشته باشیم که درست است اینها میتوانند در حواسپرتی ما نقش داشته باشند اما تنها مقصرین این مساله نیستند. حالا به مقصرهای دیگر و راهحلهای آنها نگاهی میاندازیم:
مقصر شماره یک: شما مضطرب هستید.
نگرانی و فکر و خیال تمام پهنای باند ذهن شما را میگیرند و نمیگذارند روی چیز دیگری تمرکز کنید. در واقع، نگرانی دلیل اصلی تمامی اینهاست که شما را از آن لحظهای هستید بیرون میکشد و شما را به دل بدترین و منفیترین فکر و خیالها میبرد.
مقصر شماره دو: کارتان زیاد است.
خستگی و فرسودگی ناشی از کار زیاد پس از مدتی باعث میشود بیشتر از همیشه کار کنید و کمتر از همیشه نتیجه بگیرید. انگار مغرتان نسبت به کارتان حساسیت پیدا میکند و آن را پس میزند.
مقصر شماره سه: افسرده هستید.
اخیرا گفته میشود افسردگی در واقع فقط حالات روحی و روانی را در بر نمیگیرد. پای انگیزه در میان است. کسانی که تجربهی افسردگی داشته باشند به خوبی میدانند گاهی انجام سادهترین کارها تا چه حد میتواند برای شخص افسرده سخت باشد.
مقصر شماره ۴: شما خستهاید.
اگر آنقدر خستهاید که شبها فقط به اندازهای که خودتان را به تخت برسانید برایتان انرژی باقی مانده معلوم است نمیتوانید تمرکز کنید. در فرهنگی که خود را بیدار نگه داشتن با انواع و اقسام ترفندها به امری عادی بدل شده انگار یادمان رفته خسته نبودن چهطور است.
مقصر شماره ۵: نمیدانید چه میکنید.
نمیتوانید روی کاری که انجام میدهید به درستی تمرکز کنید چون آن کار یا فعالیت به درستی تعریف نشده است. یا اینکه اطلاعات شما برای به انجام رساندنش کافی نیست.
حالا کمی هم راهحل را مرور کنیم:
توصیه شماره ۱: کارهایتان را به بخشهای خیلی کوچک تقسیم کنید.
هنگام شروع هر کاری چند دقیقه را به تقسیمبندی اختصاص دهید. مهم نیست این کار به نظر مسخره بیاید ولی میتوانید حتی بدیهیترین کارها را هم در لیستتان بگنجانید. مثلا قرار است مقالهای بنویسید. حتی میتوانید روشن کردن کامپیوتر و نشستن پشت میز را هم در لیستتان بیاورید.
توصیه شماره ۲: حواستان را پرت کارتان کنید.
یادتان هست در مورد نگرانی و اضطراب و اینکه چطور تمام پهنای باند فکر شما را میگیرد حرف زدیم؟ حالا میخواهیم این روند را برعکس کنیم. تمرکز بر روی کار یکی از راهحلهای مواجهه با اضطراب و نگرانیهاست. این کار به ظاهر آسان و در حقیقت بسیار دشوار است. اما کاری نیست که با تمرین و تکرار آسان نشود.
توصیه شماره ۴: اطرافتان را مرتب کنید.
به هم ریختگی ذهنی از به هم ریختگی دور و اطرافمان هم تاثیر میپذیرد. تمرکز کردن در یک اتاق شلوغ و به هم ریخته با انواع و اقسام آلودگیهای صوتی به وضوح محکوم به شکست است.
توصیه شماره ۵: گفتن ندارد که باید بیشتر مراقب خودتان باشید.
خستگی و فشار کار زیاد به مرور زمان آسیبهای فراوانی به جسم شما میرسانند که گاه ممکن است به بیماری جدی و دردسرسازی بدل شوند. پس حواستان به سلامتیتان باشد. به میزان کافی آب بنوشید، غذاهای سالم و مقوی بخورید، خواب و استراحت کافی باشید. سلامتی جسم نقش مهمی در تمرکز بهتر ذهنتان ایفا میکند.