pineapple strawberry pumpkin watermelon > grape cherry lemon banana pear orange apple billboard tv magazine competition sampeling roadshow digital postm sponsership

درخشان بودن به چه معناست؟

ما معمولا افرادی که به موفقیت‌های درخشان دست یافته‌اند را قضاوت می‌کنیم برای اینکه متفاوت هستند. اما این ما هستیم که نیاز داریم ببینیم آن‌ها آدم‌های معمولی نیستند؛ ماییم که نیاز داریم درخشش آن‌ها را ببینیم.

اما درخشان بودن امری چالش‌برانگیز است. اگر با این دسته از افراد موفق سر و کار داشته‌اید می‌دانید رفتارشان نه تنها معمول نیست که گاهی بسیار عجیب و غریب است. آن‌ها تبحری در مکالمات معمول و روزمره ندارند. حتی ممکن است رغبت نکنید آن‌ها را به مهمانی‌هایتان دعوت کنید. آن‌ها با هیچ متر و ترازی استاندارد محسوب نمی‌شوند.

درواقع درخشان بودن هرگز استاندارد نبوده است و حتی ممکن است در مقاطعی در نظر دیگران خراب و ناکارآمد هم بوده باشد. مثلا آلبرت اینشتین تا ۴ سالگی حرف نزده است. توماس جفرسون قادر به برقراری ارتباط با دیگران نبوده است. نیکولا تسلا حساسیت شدیدی به نور و صدا داشته است. آیزاک نیوتون آدم بسیار ساکتی بوده، با دیگران حرف نمی‌زده، به شدت متمرکز بوده و گاهی وقت‌ها که ذهن‌ش به شدت مشغول می‌شده حتی فراموش می‌کرده غذا بخورد.

اینشتین اگر در زمانه‌ی امروز زندگی می‌کرد می‌گفتند مبتلا به سندروم آسپرگر است. تسلا را دیوانه می‌پنداشتند. به جفرسون اختلال کم‌توجهی را نسبت می‌دادند و نیوتون را مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص می‌دادند. همه‌ی این‌ها به این دلیل است که ما دوست داریم بر چیزهایی که درک‌شان نمی‌کنیم برچسبی بزنیم و خیال خودمان را راحت کنیم.

بیایید لحظه‌ای به توماس ادیسون فکر کنیم. اگر شما یکی از همسایه‌های او بودید چه فکری می‌کردید؟ می‌گفتید او دیوانه‌ است؟ او را همیشه در حال رفت و آمد به آزمایشگاه‌ش می‌دیدند. گاهی روزهای متمادی آن‌جا می‌ماند و کار می‌کرد. می‌گویند وقتی فکر می‌کرد در حال کشف چیزی است که کسی تابه‌حال به آن فکر نکرده است تا روزها حتی حمام نمی‌رفت و لباسهایش را عوض نمی‌کرد. او برای اختراع لامپ ده هزار بار آزمایش انجام داد و یکی از بزرگ‌ترین مخترعین تاریخ نام گرفت. روزمرگی‌های زندگی باید منتظر می‌ماندند، او کارهای مهم‌تری برای انجام دادن داشت.

با مطالعه‌ی سرگذشت تک‌تک انسا‌ن‌هایی که تاریخ آن‌ها را نام‌آورانی با دستاوردهای درخشان می‌شناسد می‌توان به الگویی نسبتا مشترک میان زندگی‌های آن‌ها رسید: تمامی این نوابغ هیچ شباهتی به آدم‌های عادی دنیا نداشته‌اند. ولی تمام آن‌ها بسیار به یکدیگر شبیه‌اند. هرکدام‌شان مسائل و مشکلاتی منحصربفرد داشته‌اند. و همین تعامل آن‌ها با این مشکلات است که از آن‌ها انسان‌های خارق‌العاده ساخته است.

بیاید با خودمان روراست باشیم: آدم‌های معمولی زندگی را روزمره می‌پندارند و روز را به شب می‌رسانند. اما انسان‌های درخشان نمی‌توانند زندگی‌شان را اینگونه تصور کنند. در واقع آن‌ها نمی‌دانند باید چطور با روزمرگی کنار آمد. موتور ذهن خلاق آن‌ها مدام در حال کار کردن با سرعت بالاست و آن‌ها از این موضوع لذت می‌برند. ایلان ماسک در حال آماده‌سازی شرایط زندگی در کره‌ی مریخ است. او نمی‌تواند هم تمام روز تلویزیون نگاه کند و هم این کار را انجام دهد.

واقعیت این است که ما نمی‌خواهیم این آدم‌ها نرمال و استاندارد باشند. ما نیاز داریم آن‌ها به تلاش‌شان ادامه دهند. ده‌ها هزار بار شکست بخورند و دوباره امتحان کنند تا لامپ‌های بعدی را اختراع کنند، پرواز کردن را آسان کنند، ما را به مریخ ببرند و زندگی‌هایمان را آسان‌تر کنند آنگونه که حتی در خیال‌مان هم نمی‌گنجد. چرا؟ چون آن‌ها می‌درخشند و همیشه خواهند درخشید.