احاطه شدن با دوستان بیشمار یا داشتن یک دوست خیلی نزدیک، کدام بهتر است؟
شما بچه معروفها را خوب میشناسید. تعدادی از نوجوانان به هر دلیلی، بین هم سن و سالهای خود معروف و مشهور میشوند. در مدرسه، محله، در جمع فامیل یا حتی در همهی اینها. آنها به دلیل استعداد یا ویژگی خاصی که دارند، گزینهی جذابی برای دوستی هستند. بنابراین برای خود دوستان زیادی دست و پا میکنند. در این بین دوست خاصی وجود ندارد که بیشتر وقت خود را با او سپری کنند، چون آنها بیشتر در گروهها، انجمنها، تیمها و جشنها به سر میبرند و در هر جمعی که باشند، گل سرسبد آن جمع میشوند. این وضعیت ایدهآل، تقریبا الگو و آرزوی تمام نوجوانانی است که بیشتر اوقات در گروهها و دور و بر بچه معروفها به سر میبرند.
در نقطهی مقابل، بعضی از نوجوانان برای خود یک دوست بسیار نزدیک و صمیمی دارند. توی کلاس در یک ردیف و کنار هم مینشینند. با هم درس میخوانند، با هم گردش میکنند و خلاصه بیشتر وقتشان را در کنار هم هستند. والدین در این جور مواقع زیاد راضی نیستند. آنها ترجیح میدهند فرزندشان اجتماعیتر باشد، تعداد دوستان بیشتر و روابطی معتدلتر داشته باشد. بیشتر در جمع همسالان خود ظاهر شود و در بین آنها سرآمد و محبوب باشد.
سالها پیش، دکتر ریچل نار (Rachel K. Narr) از دانشگاه ویرجینیا سوال جالبی را در این زمینه مطرح کرد: آیا این دو الگوی متفاوت دوستیابی، تاثیرات متفاوتی در شخصیت آیندهی نوجوانان دارند یا نه؟ و اگر دارند کدام یک از آنها بهتر است؟
دکتر نار برای پاسخ به این سوال، پژوهش بلند مدتی را ترتیب داد. او مطالعه روی 169 نوجوان را از سن 15 تا 25 سالگی آنها آغاز کرد. این نوجوانان از لحاظ قومی، نژادی، و وضعیت اقتصادی و اجتماعی متنوع بودند. محققین درگیر در این پروژه، ابتدا در سن 15، سپس در سن 16 و نهایتا در سن 25 سالگی مصاحبههای مفصلی از این بچهها گرفتند. از آنها در مورد نزدیکترین دوستانشان سوال شد؛ اینکه چه کسی است و کیفیت رابطهشان به چه صورت است. همچنین سوالات پر جزئیاتی در مورد نگرش آنها به مقولهی دوستی. در آخر محققین سوالاتی برای تشخیص میزان اضطراب، مقبولیت اجتماعی، عزت نفس و افسردگی آنان پرسیدند.
نتایج این تحقیق نشان داد داشتن یک دوست صمیمی نسبت به داشتن دوستان زیاد و معروف بودن در گروههای مختلف، اثرات بهتری دارد. کسانی که برای خود یک دوست صمیمی داشتند، در سن 25 سالگی از اعتماد به نفس بالاتر و اضطراب و افسردگی کمتری برخوردار بودند.
دو نوع شهرت
نتایج این پژوهش همچنین مهر تاییدی بر یک فرضیهی قدیمی زد. طبق پژوهشهای پیشین، در بین نوجوانان دو نوع شهرت وجود دارد و هر کدام اثرات خاص خودش را بر شخصیت و روان شخص مشهور میگذارد. گروه اول افرادی هستند که صرفا دوستداشتنی و محبوباند، هم سن و سالان به آنها اعتماد دارند و دوست دارند وقتشان را با آنها بگذرانند. آنها معمولا تلاشی برای بهرهبرداری از این موضوع نمیکنند و صرفا از بودن در میان جمع دوستان لذت میبرند.
نوع دیگر، قدرتطلبها هستند. آنها اغلب سعی میکنند شهرت خود را گسترش دهند و از آن برای داشتن قدرت و شان اجتماعی بالاتر استفاده کنند.
پروفسور میچ پرینشتاین از دانشگاه کارولینای شمالی که کتابی در این زمینه نوشته است می گوید: «آنهایی که صرفا محبوباند، معمولا از لحاظ جسمی آدمهای سالمتری از آب در میآیند، روابط بهتری دارند و قدرت به سرانجام رساندن کارهایشان بیشتر است. حتی از لحاظ جسمی سالمتراند و بیشتر عمر میکنند. در مقابل، قدرتطلبها معمولا عصبی، افسرده و دارای مشکلاتی نظیر اعتیاد میشوند».
ساز و کار دوستیهای عمیق
دوستیهای دوران نوجوانی از چند جهت بسیار مهماند. آنها اولین پیوندهایی هستند که نوجوان در خارج از کانون خانواده برقرار میکند و درست در همان سنی شکل میگیرند که هویت او در حال شکلگیری است. به گفتهی دکتر ریچل نار: «این دوستیها به نوجوانان یاد میدهد که میتوانند در خارج از محیط خانواده نیز به کسانی اعتماد کنند و رابطهی سالم داشته باشند».
منظور این نیست که دوست یک نوجوان قرار است تاثیر فوقالعادهای روی هویت او بگذارد، بلکه نفس داشتن رابطهی نزدیک و مهارتهایی که نوجوان در این زمینه کسب میکند، برایش مفید و آموزنده است. بعضی از نوجوانان در 25 سالگی دیگر آن رابطهی سابق را با دوست صمیمی خود نداشتند، اما در یافتن دوستان نزدیک مهارت داشتند و قادر بودند با اعتماد به نفس، روابط قابل اعتماد بیشتری ایجاد کنند. چیزی که محققان از آن به عنوان پایهای برای برقراری روابط عاشقانه و تشکیل زندگی مشترک یاد میکنند.