پنج اشتباهی که افراد باهوش هرگز تکرار نمیکنند.
افراد باهوش و موفق به هیچوجه مصون از اشتباه نیستند؛ آنها فقط ابزار مناسب برای عبرت گرفتن از اشتباهاتشان را در اختیار دارند. همهی ما اشتباه میکنیم، در این مساله شکی نیست، ولی همهی ما از اشتباهاتمان درس نمیگیریم. بعضی افراد اشتباهاتشان را بارها و بارها تکرار میکنند، بدون اینکه حتی دلیل آن را متوجه شوند.
اقرار به اشتباه کار دشواری است چرا که ممکن است حس زیرسوال بردن خودمان را به ما بدهد. اما تحقیقات علمی هم آنچه عقل سلیم حکم میکند را ثابت کردهاند: پذیرش کامل اشتباه تنها راه جلوگیری از تکرار آن است. بعضی اشتباهات چنان وسوسهانگیز هستند که ما دیر یا زود آنها را تکرار خواهیم کرد. افراد باهوش از این اشتباهات درس میگیرند تا با وسوسهی تکرارشان مقابله کنند.
۱. زودباور بودن در مورد شخص یا موقعیتی که زیاده از حد خوب به نظر میرسد.
بعضی افراد چنان کاریزماتیک و با اعتماد به نفس هستند که پیروی از هرآنچه میگویند بسیار وسوسهانگیز است. آنها بیوقفه از موفقیت کسب و کارشان و محبوبیتشان و آشناییشان با افراد بانفوذ میگویند و موقعیتهایی که میتوانند در اختیار شما بگذارند. البته کسانی هستند که واقعا همینقدر موفق باشند و قصد کمک به شما را داشته باشند ولی افراد موفق کافیست یکبار گول چنین موقعیتی را خورده باشند که بدانند وقتی همهچیز بیش از اندازه خوب و موفق به نظر میرسد باید دقت بیشتری به خرج داد. افراد باهوش قبل از ورود به چنین موقعیتهایی سوالات جدی میپرسند و همهی جوانب را بارها میسنجند چرا که میدانند هیچکس، از جمله خود آنها آنقدری که به نظر دیگران میرسد خوب نیستند.
۲. تکرار و تکرار و تکرار یک کار واحد و انتظار نتیجهای متفاوت داشتن.
آلبرت اینشتین میگوید دیوانگی چیزی جز تکرار یک کار و انتظار نتیجهای متفاوت از آن نیست. ماجرا ساده است: اگر یک رویکرد ثابت را حفظ کنید، نتایج یکسان به دست خواهید آورد. افراد باهوش میدانند دو به علاوهی دو تا ابد چهار خواهد بود و هزاران هزار تکرار هم نتیجهی این معادله را پنج نخواهد کرد. افراد باهوش میدانند اگر به دنبال نتیجهای متفاوت هستید باید رویکردتان را عوض کنید، هرچقدر هم که این کار برایتان دردناک باشد.
۳. تصویر بزرگ را فراموش نکنید.
مشغول شدن به انجام کاری و سر به زیر انداختن و کار کردن بر روی آنچه جلوی چشم شماست میتواند شما را به راحتی از توجه به تصویر بزرگ منع کند. ولی افراد باهوش یاد میگیرند چطور اولویتهای روزانهشان را در قیاس با اهداف محاسبهشدهشان بسنجند. این بدان معنا نیست که آنها به کارهای کوچک اهمیتی نمیدهند، آنها نظم و دورنمای ذهنیشان را حفظ میکنند. زندگی تماما همان تصویر بزرگ است، اگر فراموشش کنیم همهچیز به هم می ریزد.
۴. تلاش برای راضی نگه داشتن همه
کم و بیش تمام آدمها در برههای از زندگیشان گرفتار این اشتباه میشوند، ولی عدهای زودتر از دیگران متوجه این نکته میشوند که راضی نگه داشتن همه و مطابق میل همگان رفتار کردن در نهایت منجر به نارضایتی همه میشود. افراد باهوش میدانند برای موثر بودن، باید جرات این را داشته باشید که تصمیمات مهمی بگیرید که خودتان به درستیشان اعتقاد دارید (نه آنچه همه بپسندند.)
۵. تلاش برای عوض کردن دیگران
تنها راه عوض شدن دیگران خواست خودشان برای تغییر است. با این وجود، وسوسهی عوض کردن کسی که نمیخواهد عوض شود و شوق برای بهبود وضعیت آن فرد گاهی چنان قوی است که افراد را در دام این اشتباه میاندازد. برخی افراد عمدا آدمهای مشکلدار را انتخاب میکنند و فکر میکنند میتوانند آنها را “درست” کنند. افراد باهوش ممکن است یک بار مرتکب چنین اشتباهی شوند، ولی این اولین و آخرین بارشان خواهد بود. در عوض آنها زندگیهایشان را پر میکنند از افراد معتمد و مثبت و دوری میکنند از آدمهای مشکلداری که وقت و انرژیشان را هدر خواهند داد.