مزایای مراجعه به مشاور و تراپیست پیش از سیسالگی
حتی در قرن بیست و یکم هم برخورد آدمها با کسی که به روانشناس یا مشاور مراجعه میکند میتواند عجیب و غریب باشد. انگار در ذهنها جا افتاده که مشاوره تنها به درد کسانی میخورد که دچار نوعی از انواع بیماریهای روحی و روانی هستند یا با بحرانهایی در زندگی مواجهاند که از حل آنها عاجزند. ذهن آدمها گاه به سرعت برچسبهایی از قببل دیوانه، ضعیف، تنبل، حساس و انواع دیگری از صفتهای توهینآمیز را به افرادی که به مشاور مراجعه میکنند نسبت میدهد. به دلایل نامشخص ناهنجاریهای ذهنی و روحی هنوز به اندازهی بیماریهای جسمی جدی گرفته نمیشوند. آدمها نمیتوانند یا نمیخواهند بپذیرند که ما به عنوان افراد جامعه باید تلاش کنیم مراجعه به مشاور و تراپیست را در جامعه عادیسازی کرده و یکدیگر را به استفاده از این امکان دنیای مدرن تشویق کنیم.
فارغ از اینکه از درگیری و گرفتاری ذهنی خاصی رنج میبرید یا فقط به مشورت و حرف زدن با فردی بیطرف نیاز دارید، مشاوره کاری بسیار مفید است. تراپی میتواند به شما در مدیریت احساساتتان، هدفگذاریهایتان، یافتن مقصودتان در زندگی، یافتن راه حل برای مشکلاتتان و بسیاری از موارد دیگر کمک کند. مزایای مراجعه به مشاور به راستی بیشمارند. اگر خودتان را حیران و سرگردان، آسیبدیده، خسته و ناتوان و مدام در حال مجادلهای بیپایان با زندگی میدانید مشاور میتواند به شما در گذار از این دوران کمک کند. هرچه این فرآیند سودمند را زودتر آغاز کنید بهرههایی که از آن خواهید برد بیشتر و پررنگتر خواهند بود.
در ادامه میخواهیم از تجربیات افرادی که در بیست و اندی سالگیشان به سراغ مشاور و تراپیست رفتهاند استفاده کنیم و دلایلشان را بدانیم:
۱. صحبت با فردی حرفهای و بیطرف به شکلگیری دیدگاه شما کمک میکند.
این سالها دوران پرالتهاب زندگی هر آدمی محسوب میشوند. ممکن است خیلیها احساس گمگشتگی، تنهایی و ترس داشته باشند. حس قربانی بودن و اینکه دست به هر کاری بزنی قرار نیست نتیجه بگیری. مشاور به شما کمک میکند به قضاوتهایتان اعتماد کنید، احساساتتان را نادیده نگیرید، و شما را تشویق میکند به سمت خودآگاهی پیش بروید.
۲. یاد میگیرید حقیقیتر باشید.
صحبت کردن با کسی که میدانید اصول حرفهای او را ملزم میکند از رازهای زندگی شما محافظت کند به شما حس آزادی میدهد. میتوانید بدون نگرانی و احساس گناه راحت صحبت کنید و هرچه میخواهد دل تنگتان بگویید. مهم نیست گریه کنید، خشمگین شوید یا حتی سکوت کنید. هفتهای یک ساعت آن اتاق محل امن شماست برای هرچه میخواهید باشید. رفتهرفته آنچه در اعماق وجودتان دفن کردهاید بیرون میریزد، تمام احساس گناهها از بین میرود و شما با حرف زدن یاد میگیرید مشکلاتتان را حل کنید.
۳. تفکر انتقادی را خواهید آموخت.
مشاور به شما کمک میکند مسائل را از دریچههای مختلف ببینید. به شما یاد میدهد احساسات و افکار آدمهای دیگری که درگیر ماجرا هستند را هم در نظر بگیرید. مشاور به شما میآموزد در عین حال که حواستان به احساسات خودتان است با دیگران هم همدردی کنید. او با سوالاتی که از شما میپرسد به شما یاد میدهد مواضع انتقادیتان را تقویت کنید و روشنتر شرایطتان را تحلیل کنید.
۴. شما میآموزید آنچه در اختیارتان نیست را رها کنید.
این موضوع شاید خیلی چالشبرانگیز به نظر بیاید ولی مشاور کسیست که میتواند به شما بیاموزد آنچه در اختیارتان نیست را واگذار کنید. او به شما کمک میکند روی اعمال، افکار و احساسات خودتان متمرکز شوید و در آنچه دست شماست تغییرات بهینه ایجاد کنید.
۵. یاد میگیرید برای خودتان زندگی کنید.
مشاور به شما در تقویت اعتماد به نفسی که برای گرداندن زندگیتان محتاجش هستید کمک میکند. او به شما یاد میدهد زندگیتان را بسازید و آنطوری زندگی کنید که خودتان میخواهید نه آنطوری که دیگران از شما انتظار دارند.