دنیا به آخر نرسیده، بلند شو!
زندگی بالا و پایینهای زیادی دارد. اگر خوب به اطرافتان نگاه کنید میبینید تمام آدمهایی که میشناسید در برهههایی از زندگیشان دچار فراز و نشیبهایی شدهاند که گرچه شدت و ضعفهای گوناگون و متفاوتی داشتهاند ولی هرکدام در جایگاه خود موقعیتهای دشواری بودهاند. ممکن است در زندگی خودتان یا دیگری با موقعیتی مواجه شده باشید که لحظهای از ذهنتان بگذرد راه برونرفتی از آن وجود ندارد. معمولا پس از قرار گرفتن در چنین وضعیتی افراد واکنشهایی نسبتا مشابه از قبیل بهتزدگی، گیجی و عدم تمرکز ذهنی، انکار واقعیتها و مقاومت در برابر پذیرش اتفاقات را از خود بروز میدهند. این افراد دچار اضطرابهای شدید، یا غمی عمیق میشوند. برخی دیگر بیقراری میکنند و خودو دیگران را آزار میدهند. گاهی مرور خاطرات آنچه اتفاق افتاده چنان ذهن فرد را درگیر میکند و تمامی جزئیات را به وضوح به یاد میآورد که نمیتواند ذهنش را بر روی موضوع دیگری متمرکز کند. این حالت حتی ممکن است منجر به بروز نشانههایی فیزیکی از قبیل تنگی نفس، تعرق زیاد یا تپش قلب نیز بشود. مشکلات عدیده در خورد و خوراک و خواب یکی دیگر از پیامدهای از سر گذراندن بحرانی بزرگ در زندگی است. بروز مشکلات در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی از دیگر معضلات ماجرا بوده و به تمام اینها مشکلات جسمی ناشی از اختلالات روحی از جمله سردرد، درد قفسه سینه و دیگر مشکلات را نیز اضافه کنید که گاه نیازمند درمان دارویی جدی میشوند.
گاهی آنقدر شرایط سخت و پیچیده میشود که آدمها تنها به تسلیم شدن و سپردن خود به جریان زندگی فکر میکنند و هیچ توانی در خود نمیبینند برای اینکه از این سختیها گذر کنند. اما درست همینجاست که میتوان مسیر زندگی را عوض کرد. همینجاست که میتوان با به کار گرفتن راهکارهایی مثبت از این مسیر سخت و تاریک گذشت و به امید روزنهای از نور و امید از جا بلند شد و حرکت کرد. تعریف کامبک همینجاست.
خوشبختانه تحقیقات متعدد روانشناختی نشان میدهند آدمها موجوداتی مقاوم هستند و با گذشت زمان خود را پیدا کرده و از بحرانها عبور میکنند. آنهمه احساس بد و منفی بلافاصله بعد از مواجهه با موقعیتی سخت کاملا عادی و طبیعی است اما با گذشت چند ماه افراد کمکم به زندگی برگشته و به مسیر ادامه میدهند.
برای آنکه این کار اندکی آسانتر شود توصیههایی وجود دارند که شماری از آنها را با هم مرور میکنیم:
به خودتان برای تطبیق زمان بدهید. انتظار داشته باشید که دورهای سخت پیش روی شماست. به خودتان مجال غمگین بودن و سوگواری برای از دست رفتههایتان را بدهید. سعی کنید تمرین صبوری پیشه کنید.
از کسانی که میدانید به شما گوش میکنند و برایشان مهم هستید تقاضای حمایت کنید. یکی از کلیدیترین ملزومات یک کامبک موفق حمایت اجتماعی و محیطی است. خانواده و دوستان در درجهی اول اهمیت قرار دارند. در مرحلهی بعد میتوانید به سراغ کسانی بروید که سرگذشتی مشابه آنچه شما با آن روبهرو هستید داشتهاند و به سلامت از سختیها گذر کردهاند. میتوانید از کامبک آنها الهام بگیرید و به زندگی خودتان رنگ و بوی امید بدهید.
احساساتتان را با دیگران در میان بگذارید. آنچه حس میکنید و در درون شما میگذرد را با دیگران مطرح کنید. میتوانید با دوستان یا خانوادهتان صحبت کنید. میتوانید بنویسید، نقاشی کنید. و یا میتوانید در فعالیتی اجتماعی و خلاق با موضوعاتی که به شما کمک میکنند شرکت کنید.
روتین روزانهی زندگیتان را بازتعریف و احیا کنید. اگر پیش از این بحران زندگی منظمی داشتهاید این کار برایتان آشناست ولی اگر تجربهاش را ندارید هم برای شروع هرگز دیر نیست. از کارهای روزمرهتان گرفته تا برنامههایی که میخواهید به انجام برسانید را به شکل روتینی منظم تعریف کنید. این کار به شما کمک میکند تمرکز ذهنیتان را به دست آورید.
تصمیمهای مهم و حیاتی نگیرید. تصمیمهای سرنوشتساز زندگیتان را به زمانی بهتر موکول کنید. با این حجم احساسات و اضطرابی که تجربه کردهاید و هنوز هم در وجودتان دارید ذهنتان عملکرد منطقی و صحیحی برای تصمیمگیریهای مهم نخواهد داشت. برای انجام هیچ کاری عجله نکنید.
داستانتان را روایت کنید. شنیدن روایت بازگشت به زندگی برای همه، زن و مرد، پیر و جوان سودمند است. چه خود تجربهای مشابه داشتهاند و چه نه، میتوانند از این روایت درسهایی برای زندگی بیاموزند. نیرویی عظیم در این روایت نهفته است؛ درمانی برای شما و کمکی برای دیگرانی که میبینند آدمها تا چه حد میتوانند در مواجهه با بحران قوی و خلاق باشند. شما با اینکار راه را برای دیگرانی که نمیتوانند از غمهایشان بگویند و امیدی به تغییر وضع موجودشان ندارند هموار میکنید. گذشته هرگز برنمیگردد اما زندگی ادامه دارد. شاید بد نباشد این را به خاطر بسپاریم که پایان شب سیه سپید است.