برخی معتقدند به محض اینکه برای کاری هدفگذاری کردیم بهتر است آن را اعلان عمومی کنیم تا موفقیتاش تضمین شود. به این معنا که این کار در ما تعهدی ایجاد خواهد کرد که ضامن تلاش بیشتر ما برای رسیدن به آن هدف خواهد بود. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟
این سه گروه افراد آنهایی هستند که در به اشتراک گذاشتن اهدافتان با آنها بهتر است محتاط باشید:
۱. افرادی که اهداف شخصیشان را دنبال نمیکنند.
در درون هر فرد یک نظام فکری وجود دارد در مورد اینکه چه چیزهایی ممکن و ناممکن هستند که این امر عموما به روش تربیتی افراد بازمیگردد. خیلیها هستند که شما را به پایین آوردن سطح اهدافتان به چیزی که برای خود آنها منطقی به نظر میرسد تشویق خواهند کرد. با این روش، ما خودمان را متعهد به زندگیهایی معمولی و مطابق با معیارهای متوسط جامعه و اطرافیانمان خواهیم کرد به جای آنکه به دنبال اهداف نوآورانهای باشیم که در نهایت سطح همان جامعه را ارتقا خواهند داد.
فردی که به دنبال اهداف و آرزوهای خود نمیرود ممکن است به شما بگوید شما هم نیازی به تغییر ندارید. این خواست خودخواهانهی اوست که میخواهد شما را نیز مساوی خود و پایین نگاه دارد تا نسبت به خودش احساس بدی پیدا نکند.
برخی دیگر ممکن است ظرافت بیشتری به خرج دهند؛ به این معنا که در ظاهر با شما موافقت کنند ولی در باطن تمام کارها و رفتارهایشان در جهت خلاف برنامه و هدف شما باشد. کارهای کسی که در کلام با شما موافق است و در عمل مخالف، موجب میشود شما به خودتان شک کنید.
راه حل: اهداف و رویاهایتان را با کسانی در میان بگذارید که در کاری در زندگیشان به موفقیت دست یافتهاند، یا با تمام قوا در حال فعالیت برای رسیدن به هدفی هستند. نظام فکری آنها سرشار از موضوعاتیست که در فکر افراد شکاک، مخالفخوان و متوسط یافت نمیشود. اینها کسانی هستند که وقتی به خودتان شک کردید با شما مخالفت خواهند کرد و شما را به داشتن استانداردهای بالاتر فکری تشویق میکنند.
۲. افرادی که به جای تعهدتان، هدفتان را تحسین میکنند.
از آنجاییکه ما موجوداتی اجتماعی هستیم، اغلب تمایل به پذیرفته شدن توسط اطرافیان در ما دیده میشود. خانواده و دوستان خوشنیت ما اغلب تلاش میکنند عزت نفس ما را با تقدیر و تشویق اهدافمان بالا ببرند. خطر این کار این است که ممکن است منتهی به انفعال و تعلل شود. روانشناسان میگویند برای بالا بردن عزت نفس در افراد تقدیر از فرآیند به جای عملکردشان به مراتب مناسبتر و بهتر است. هدفگذاری و به دنبال آن پا در جادهی تلاش به سمت تعالی گذاشتن بسیار سخت و دشوار است. اگر تنها هدفگذاری موجب تحسین دیگران شود ممکن است ما انگیزهای برای ادامهی مسیر واقعی پیدا نکنیم.
راه حل: به خاطر بسپارید تعیین هدف آغاز راه است نه پایان. اگر اهدافتان را با کسانی که شما را دوست دارند در میان میگذارید و مورد تحسینشان واقع میشوید به خودتان یادآوری کنید راهی دراز در پیش دارید تا به راستی لایق این تحسین باشید.
۳. افرادی که همیشه منتقد هستند.
انتقاد الزاما بد نیست، اما یادتان باشد هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. صحبت کردن با کسی که همواره نخستین موضعگیریاش در قبال موضوعات رنگ و بوی انتقاد دارد در مراحل اولیهای تعیین هدف، کار عاقلانهای نیست. شما ممکن است بااعتماد به نفسترین موجود عالم باشید، ولی در نظر داشته باشید اهدافتان وقتی هنوز خام و اولیه هستند مانند یک نوزاد نیازمند مراقبت شما هستند. ممکن است فردی که انتقاد میکند نیت بدی نداشته باشد و قصدش بهتر و عالی بودن شما باشد ولی در اینصورت هم ممکن است شما را به مسیر نادرست ایدهآلگرایی هدایت کند.
راه حل: ذهنیت این افراد میتواند بعدها در مرور مسیری که میرویم به کارمان بیاید. لازم است این افراد را در دایرهی دوستانتان نگاه دارید اما زمانی با آنها مشورت کنید که مسیر برای خودتان مشخص شده و دستاوردهایی هم داشتهاید. آنوقت نظرات آنها قطعا مفید خواهند بود.