pineapple strawberry pumpkin watermelon > grape cherry lemon banana pear orange apple billboard tv magazine competition sampeling roadshow digital postm sponsership

دقیقه نودی نباشیم

چطور تنبلی را کنار بگذاریم و کارهای بیشتری از پیش ببریم.

 

تا به حال شده کاری را که موعد انجام مشخص دارد آ‌ن‌قدر به تاخیر بیندازید که همه‌ی کارها به دقیقه‌ی نود موکول شود و بعد با بدبختی و استرس آن کار را کامل کنید؟ قطعا این اتفاق برای‌تان افتاده است. حتی شده یک بار. آدم است و این کارهای عجیب‌ش. با این‌حال ممکن است متوجه شده باشید حتی وقتی زمان کمتری برای انجام کاری دارید، باز هم خواهید توانست آن را در موعد مقرر انجام دهید. علت این موضوع چیست؟

 

در دو کلمه نام چنین مشکلی “قانون پارکینسون” است که می‌گوید: کار به اندازه‌ی میزان زمانی که برای انجام دادن‌ش نیاز است کش می‌آید. اولین فردی که متوجه این موضوع شد و به تفصیل به نوشتن در مورد آن پرداخت فردی به نام سیریل پارکینسون تاریخدان بود. او دریافت برای انجام یک کار هرچه زمان بیشتری در اختیار کارمندان گذاشته شود، آن کار دیرتر تکمیل خواهد شد. هرچه زمان تعیین‌شده کوتاه‌تر، سرعت انجام کارها بالاتر.

 

قانون پارکینسون، تنبلی و به تعویق انداختن

ما به دلایل زیادی از جمله ترس و یا تنبلی کارها را به تعویق می‌اندازیم. حال اگر به پیشینه‌مان نگاهی بیندازیم شاید مطلب کمی روشن‌تر شود. نیاکان ما در دنیایی زندگی می‌کردند که به اندازه‌ی امروز غذا در دسترس بشر نبود، بنابراین آن‌ها باید انرژی‌شان را برای انجام کارهایی که تضمین‌کننده‌ی بقایشان بود ذخیره می‌کردند: شکار، اکتشاف، ساختن سرپناه و غیره.

حال به قانون پارکینسون برمی‌گردیم. بیولوژی‌مان به ما می‌گوید که انرژی‌مان را صرف کاری که برای بقای ما ضروری نیست هدر ندهیم. بنابراین ما کارها را به تعویق می‌اندازیم، بهانه‌تراشی می‌کنیم و حتی از زیر کار در می‌رویم. ولی وقتی موعد تحویل کارها نزدیک می‌شود، از حالت بیکاری بیرون می‌آییم و با توجه به کمبود وقت به ضرورت انجام کار پی می‌بریم. در عمق درونمان می‌دانیم که اگر نتوانیم کار را به موقع تحویل دهیم برای شهرت کاری و موقعیت شغلی‌مان بد است، بنابراین بقایمان به خطر می‌افتد، بنابراین وقت کار کردن است!

همین حس ما را به چندین روز کار کردن مداوم و گاهی تا صبح بر روی پروژه‌هایمان وامی‌دارد.

چطور از قانون پارکینسون به نفع خودمان استفاده کنیم.

 

۱. خودتان را به تعیین ضرب‌الاجل موظف کنید.

تعیین محدودیت‌های زمانی به شما امکان می‌دهد کارتان را بر مبنایی صحیح ساختاربندی کنید. کارهای پیچیده با موعد تحویل طولانی می‌توانند به شما حس اطمینانی کاذب بدهند. در چنین مواردی تقسیم کردن کار به قسمت‌های کوچک‌تر و تعیین ضرب‌الاجل برای انجام هرکدام از این قسمت‌ها به شما حس ضرورت انجام هرکاری در موعد مقرر را می‌دهد و به شما انگیزه می‌دهد کارها را به موقع انجام دهید چرا که به تعویق انداختن هرکدام از این بخش‌ها کل پروژه را دچار مشکل خواهد کرد. این کار می‌تواند به شما کمک کند زمان کمتری را در محل کارتان بگذرانید. انجام به موقع هرکدام از این مراحل باعث می‌شود مجبور نشوید در موعد تحویل پروژه چندین روز تا نیمه شب در محل کارتان گرفتار شوید.

 

۲. اگر به ضرب‌الاجل‌ها اهمیت ندهیم چه اتفاقی می‌افتد؟

بهترین راه برای اینکه خودتان را مجبور به احترام گذاشتن به زمان کنید این است که فکر کنید اگر این کار را نکنید چه چیزهایی از دست خواهید داد. اگر زودتر از سر کار به خانه برگردید، می‌توانید کتاب بخوانید، فیلم ببینید، استراحت کنید، غذای موردعلاقه‌تان را بپزید، با خانواده و دوستان‌تان وقت بگذرانید و الخ. به جای تمام این کارها تا دیروقت مجبور به ماندن در محل کار خواهید بود اگر به زمانبندی‌هایتان توجه نکرده باشید.

 

۳. زمان‌بندی کردن منطقی را یاد بگیرید.

در واقع تنها دو دلیل برای استفاده از قانون پارکینسون وجود دارد:

۱. استفاده‌ی بهینه از زمان‌های گمشده

۲. جلوگیری از احساس گناه و استرس برای هدر دادن زمان

با این‌ حال، وقتی به تازگی این مسیر را شروع می‌کنید، ممکن است ذوق‌زده شوید و برای استفاده‌ی هرچه بهتر از زمان موعدهای بسیار فشرده برای انجام کارها تعیین کنید. این کار جواب نخواهد داد. در عوض، پس از مدتی استرس بیشتری تجربه خواهید کرد و کیفیت کارتان هم افت خواهد کرد. یادتان باشد هدف از تعیین ضرب‌الاجل رقابت با ساعت نیست. بلکه استفاده‌ی بهینه از زمان‌ برای کاهش استرس است. بنابراین آن‌طوری برنامه‌ریزی کنید که با روحیات‌تان سازگارتر است.